رهارها، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

رهای من

چه خوشبختی بزرگی...

فردا درست چهل روز است که رهای من به دنیا آمده ...توی این مدت آنقدر گرفتار بودم که نتوانستم وبلاگ قند عسلم را به روز کنم ...رهای من روز ۱۲ آذر ماه ساعت هشت و ده دقیق صبح به دنیا آتد و من و پدرش را خوشبخت ترین انسانهای روی زمین کرد .موقع تولد وزنش سه کیلو و دویست و چهل گرم و قدش چهل و هشت سانتی متر بود .خوشبختانه رها زردی نگرفت اما در رابطه با شیر خوردن مشکلات زیادی داشت که باعث شد نتواند به خوبی وزن بگیرد .در حال حاضر رها هم از شیر من وهم از شیر خشک به عنوان کمک تغذیه می کند .به هرحال روزها مثل برق و باد گذشت و مارا به چهل روزگی رها رساند ...با اینکه هنوز گاهی باورم نمی شود که این فرشته کوچک مال من است ... ...
21 دی 1390

بدون عنوان

شش ماه گذشت ..حالا من و تو در آستانه هفتمین ماه با هم بودنیم ...باورت میشه که اینقدر زود گذشته باشه ...با تمام سختیاش ...درداش ...حالا دیگه به همدیگه عادت کردیم ...تو با لگدای کوچولوت به من علامت می دی و من کم کم باید خودم رو آماده کنم واسه اومدنت ...نمی دونم چقدر دلم می خواد زودتر ببینمت ...بغلت کنم ودر ته چشمهای خوشگلت تمام سختیای زندگیمو فراموش کنم.
5 شهريور 1390

یعنی واقعا باید تورو دختر کوچولوی خودمون فرض کنیم ؟

خب بالاخره جواب آزمایش ژنتیکت هم اومد ...شکر خدا نه سندرم داون داری نه سندرم ادوارد و نه هیچ مشکل دیگه ای ...با اینکه هیچ کدوم از فاکتور های خطرناک رو نداشتیم ولی بازم نگران بودم ...ولی همه چیزخوبه و تو سالمی ... ضمن این که به احتمال سی درصد سرکار عالی دختر خانم تشریف دارید و همین احتمال سی درصدی هم می تونه کیلو کیلو قند تو دل من و بابایی ات آب کنه ... البته هنوز اون احتمال 70 درصدی پسر بودنت وجود داره ولی فعلا ما با همین احتمال 30 درصدی خوشیم و اگر هم پسر شدی بازهم شیرینی پسر بودنت رو عشق است ... ...
16 خرداد 1390

آغاز هفته دهم یا صدای پای اسبهایی که چهارنعل می دوند...

      کودک شما چگونه تغییر می کند؟ كودك شما ديگر يك رويان كوچك نيست! هرچند او بزرگتر از يك خرما نيست، يعني طول بدن او از فرق سر تا انتهاي بدن تنها در حدود 2.5 سانتي متر يا كمي بيشتر است و كمتر از 8 گرم وزن دارد، اما بحراني ترين مرحله رشد خود را پشت سر گذاشته است. اكنون مرحله موسوم به دوره جنيني آغاز شده است، كه در اين مرحله، بافتها و اندامهاي بدن او به سرعت رشد كرده و كامل مي شوند. اكنون اندامهاي حياتي او شامل كبد، كليه، روده ها، مغز و ريه ها در محل خود قرار داشته و در حال آغاز كردن فعاليت خود هستند؛ هر چند اين اندامها در ادامه دوران حاملگي به رشد خود ادامه مي دهند. كبد او به ساختن گلبولهاي خوني مشغ...
25 ارديبهشت 1390

.............

فقط چند روز ...فقط چند روز دیگه اگه صبر کنی همه چی بهتر می شه ...می تونیم بعد از یکی دوماه بلاتکلیفی ...گشتن و گشتن و گشتن ...شب با فکر خونه خوابیدن و صبح با منظره کارتن پیچ شده دوروبرمون بیدار شدن ...بریم یک گوشه دنج برا خودمون درست کنیم تو خونه جدید ...یه بالش برداریم و ولو شیم به کتاب خوندم به موسیقی گوش دادن ...به شعرخوندن ( شاید ندونی ولی مامانت یه زمانی شاعری بوده برا خودش ) ...وای که چه حالی می ده ....   قول می دم تلافی تمام این چند وقت رو در بیارم برات ...قول می دم بقیه راهو باهم خوش بگذرونیم ...تا تو ...حبه انگور کوچولوی من بتونی خوشحال و آروم باشی وهیچوقت هیچوقت هیچ لحظه غمگینی چشمهای خوشگلت رو ابری نکنه ...فقط این چندروز...
20 ارديبهشت 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رهای من می باشد